اجانه . [ اِج ْ جا ن َ ] (ع اِ) ایجانه . پنگان . (صراح ) (منتهی الارب ). پیاله . (منتهی الارب ). تغار. تغارچه . تغارک . مرکن . طاس . و آن مانند نیم خُم یا نیم کوزه ای است که در آن آب و مثل آن کنند و ماننده ٔ لاوک از سنگ یا از گل و غیر آن که در آن جامه شویند. ج ، اَجاجین ، اجانات . || حلقه ای از خاک که گرداگرد بیخ درخت سازند تا در آن آبیاری شود. (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.