اثجل . [ اَ ج َ ] (ع ص ، اِ) مردی که شکمش کلان و فراخ باشد. (منتهی الارب ). بزرگ شکم . (مهذب الاسماء). مرد برآمده تهیگاه . (منتهی الارب ). || که پوست شکم سست دارد. آنکه پوست شکمش سست و فروهشته باشد . || اثجل الوادی ؛ میانه ٔ فراخ وادی .(منتهی الارب ). || طعن فلان ٌ فلاناً الأثجلین ؛ ای رماه بداهیة من الکلام . (منتهی الارب ). ج ، ثُجل .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.