ابی ملک . [اَ م ِ ل ِ ] (اِخ ) (پدر من شاه است ) نام سه تن در توریة: اول پادشاه خونخوار فلسطینی که سارا را بحرم خود برد و سپس به ابراهیم بازگردانید. دوم نام پادشاهی دیگر و احتمالاً پسر ابی ملک سابق الذکر. او نیز با زوجه ٔ اسحاق همان معاملت پدر کرد. سوم پسر جدعون که از کنیزی بود و پس از پدر پادشاه شکیم گشت . و او هفتاد برادر خویش را بکشت و از1309 تا 1306 ق . م . سه سال حکم راند و چون مردم از جور او بجان آمدند و بر او بشوریدند و او را طرد کردند و او دوباره سپاهی ترتیب کرد و به قصد تسخیر شکیم بازگشت و در جنگ مجروح و مقتول شد. (بروایت تورات ، و مسلمین البتّه از قبول بعض فقرات آن ابا دارند).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.