ابیس . [ اَ ] (اِخ ) آپیس . هاپی . گاو نر که مصریان قدیم آنرا مظهر اتم الوهیت در صورت حیوانی گمان می بردند. و وی را از نژاد رب النوع اُزیریس و نیز فتاح میشمردند. این گاو بایستی بر پیشانی علامت و نشان هلالی سپید و بر پشت صورت عقاب یا کرکسی و زیر زبان شکل گوگالی داشته باشد و پس از زمانی معلوم ، پیشوایان دین او را در چشمه ٔ منسوب به رب النوع آفتاب غرق میکردند و سپس جسد مومیائی شده ٔ او را می پرستیدند. و در قرآن نیز قصه ٔ بقره ظاهراً اشاره به همین گاو است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.