ابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) الغسولی . یکی از صلحاء و زهاد معاصر احمدبن حنبل . جنید از سری آرد که ابویوسف غسولی درحدود روم میزیست و با غازیان بغزای روم میشد و چون مسلمانان ببلدی از بلاد روم درمی آمدند از ذبایح و نیزفوا که آن شهر تناول می کردند و غسولی نمیخورد پرسیدند آیا در حلیّت این خوردنیها بگمانی گفت نی ولیکن زهد از حلال باشد نه از حرام . و ابوعبداﷲ احمدبن حنبل میگفت غسولی خلف بن ادریس است و مراد او ورع غسولی بود. رجوع به صفةالصفوة چ حیدرآباد دکن ج 4 ص 252 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.