ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) قالی . اسماعیل بن القاسم عیذون بن هارون بن عیسی بن محمدبن سلمان معروف به ابن عیذون . یکی از ائمه ٔ لغت و نحو بمذهب بصریین . جدّ اعلی وی سلمان از موالی عبدالملک بن مروان بود. مولد او به منازجرد نزدیک شهر خرت برت ازخطه ٔ دیاربکر به جمادی الثانیه ٔ سال 288 هَ . ق . است . او در طلب علم بسیاری از بلاد را بپیمود و شاگردی ابی بکربن درید و ابی بکر انباری و نفطویه و زجاج و اخفش صغیر و ابن سراج و ابن ابی الازهر و ابن شقیر و مطرزی و جحظه و جز آنان کرد و الکتاب سیبویه را بر ابن درستویه بخواند و از ابوبکربن داود خراسانی و حسین بن اسماعیل محاملی و شیخ ابوبکربن مجاهد و یحیی بن محمدبن صاعد وابوالقاسم بن بنت منیع بغوی حدیث شنید و در سال 303 هَ . ق . برای استماع حدیث از ابی یعلی موصلی بموصل شد و در 305 به بغداد رفت و تا 328 بدانجا ببود. سپس باندلس شد و در شعبان 330 هَ . ق . بقرطبه درآمد و در آنجا متوطن گشت و کتاب امالی و بیشتر کتب دیگر خویش در این شهر بنام خلیفه ٔ اموی و پسر وی تألیف کرد. و گویند چون آگاهی قدوم وی بسمع حکم بن عبدالرحمن ناصر اموی رسید امیربن رماحس عامل خود را با موکبی جلیل از اشراف و امراء و علما و طبقات دیگر مردم از چندمنزلی باستقبال وی فرستاد و او با شکوهی تمام بقرطبه درآمد و یوسف بن هارون رمادی در قصیده ای بدیع وی را مدح گفت . و تاگاه مرگ ، خلیفه ٔ اموی اندلس او رامرفه و معزز داشت . صلاح الدین صفدی در وافی و یاقوت در معجم الأدباء و شمس الدین اربلی در وفیات و صاحب نفخ الطیب و سیوطی و زبیدی در طبقات و ابن خلکان در وفیات و ابوزید عبدالرحمن بن خلدون در تاریخ ذکر او آورده اند. و زبیدی درباره ٔ او گوید: کان اعلم الناس بنحو البصریین و احفظ اهل زمانه باللغة و ارویهم للشعر الجاهلی و احفظهم له . و ابن خلدون در ذیل عنوان علم ادب گوید: از شیوخ خویش در مجالس درس شنودم که می گفتند اصول و ارکان این فن چهار دیوان است یکی ادب الکاتب ابن قتیبه ، دیگر کتاب الکامل مبرّد و سوم کتاب البیان و التبیین جاحظ و چهارمین کتاب النوادر ابی علی قالی . و هرچه جز این چهار کتاب است ، فروع این چهار اصل باشند. و ابوبکر محمدبن الحسن الزبیدی اندلسی صاحب مختصر العین و ابوعبداﷲ فهری و عده ٔ کثیر دیگر از شاگردان اویند و فهری بلقب غلام ابی علی ، یعنی شاگرد ابوعلی قالی مشهور است . و از جمله ٔ کتب ابوعلی است : کتاب الامالی . کتاب البارع در غریب الحدیث مبنی بر حروف معجم و آن پنجهزار ورقه است . کتاب المقصور و الممدود. کتاب فی الابل و نتاجها. کتاب فی حلی الانسان یا خلق الانسان و الخیل و شیاتها. کتاب فعلت و افعلت . کتاب مقاتل الفرسان و کتاب شرح قصائد معلّقات . وفات وی بشهر قرطبه در ربیعالاَّخر و بقولی جمادی الاولی سال 356 هَ . ق . بود و ابوعبداﷲ جبیری بر وی نماز گذاشت و جسد او بظاهر قرطبه در مقبره ٔ متعه بخاک سپردند. و نسبت قالی بشهر قالی قلاست . لکن نسبت او بدانجا بی اساس است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.