ابوعبدا.[ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) باح . محمدبن عبداﷲبن غالب اصفهانی . کاتبی مترسل و فصیح بود. وی از اصفهان به بغداد شد و بر بغیانی کاتب فرود آمد و کتاب رسائل خویش را برای فرزندان بغیانی تألیف کرد و این همان رسائل است که آنرا پس از تکمیل ، الموصول نامید و نیز اوراست : کتاب التوشیح و الترشیح فی بعض التسویة بین الشعوبیه و کتاب الخطب و البلاغه و کتاب الفقر. و شهرت او به باح برای آمدن این کلمه است در بیتی از او:
باح بما فی الفؤاد باحا.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.