ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) هارون بن علی بن یحیی بن منصور منجم و جدپدر او ابومنصور منجم ابوجعفر المنصور عباسی . او ایرانی و مجوسی بود و پسر او یحیی ا ز پیوستگان ذوالرّیاستین فضل بن سهل بود و فضل در احکام نجوم برأی او عمل میکرد. و پس از فضل ، یحیی منجم و ندیم مأمون عباسی گشت و مأمون او را بقبول اسلام ترغیب کرد و او بپذیرفت و یحیی آنگاه که مأمون به طرسوس میرفت در حلب وفات کرد و قبر او تا زمان ابن خلکان معروف بوده است . و ابوعبداﷲ هارون بن علی ادیبی حافظ و راوی اشعار و نیکو معاشرت بود و کتاب بارع او در اخبار شعراء مولدین معروف است و آن کتاب را بشرح حال و منتخب اشعاربشاربن برد ایرانی شروع و بمحمدبن عبدالملک بن صالح ختم کرده است . و این کتاب اصل و کتاب الخریده و کتاب خطیری و باخرزی و ثعالبی فروع این اصل است و مؤلفین این کتب همه از ابوعبداﷲ هارون سرمشق گرفته و پیروی او کرده اند. و نیز از کتب اوست : کتاب النساء. وفات ابوعبداﷲ به سال 288 هَ . ق . بوده و در جوانی درگذشته است . و از این خاندان جماعتی از فضلاء و ادباء و شعراء و ندماء برخاسته اند. و رجوع به ابن منجم شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.