ابوطالب . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) نعمه . (سید...) ابوطالب بن اسداﷲبن نعمه (؟) علوی . یکی از رجال عهد سنجر و ملکشاه و ممدوح انوری است و ظاهراً در بلخ امارت داشته و کشته شده است و انوری را در اوصاف سخا و بذل او قصایدغرا و قطعات است و پانزده سال پس از مرگ او گوید:
طاق بوطالب نعمه است که دارم ز برون
وز درون پیرهن بوالحسن عمرانی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.