ابوطالب . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عم رسول صلوات اﷲ علیه پدر امجد امیرالمؤمنین علی علیه السلام . نام آن حضرت عمران و بقولی عبد مناف است و اوّلی مشهورتر است و از اینرو حضرت امیر مؤمنان را علی عمرانی خوانند. رسول صلوات اﷲ علیه پس از وفات جدّ در کفالت ابوطالب بود و کرتی با او بسفر شام شد وتا سه سال پیش از هجرت در مقابل مشرکین حامی و حارس آن حضرت او بود و اکثر روات عامّه گویند او اسلام نیاورد و بعضی از روات سنت و جماعت و قاطبه ٔ محدّثین شیعه گویند قبول اسلام کرد لیکن ایمان خویش پوشیده میداشت تا بر حمایت و حفظ و مدافعت برادرزاده ٔ بزرگوار خود نزد کفار قریش قادرتر باشد و به سال دهم از بعثت وفات کرد و ابن عباس گوید رسول اکرم در پیش جنازه ٔ او بایستاد و فرمود ای عم صله ٔ رحم کردی و نیکوئیها به جای آوردی خداوند متعال ترا جزای خیر دهاد. و ابوطالب را چهار پسر بود، طالب و عقیل و جعفر و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و دو دختر، ام هانی و جمّانه .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.