ابوسمبل . [ اَ س َ ب ُ ] (اِخ ) قریه ای است بساحل چپ نیل بنوبه ٔ مصر میان شلاله ٔ یکم و دویم و بدانجا تلی است رفیع و اطلال باابهت دو معبد کوچک و بزرگ در آن است که بزمان مئیامون رامْسِس دوم حجّاری شده است و علاوه بر عدّه ٔ کثیری مجسمه های عظیم رامسس ، یک رشته خطوط ((خفته رسته ٔ)) مهم تاریخی بدانجاست و بومیان آنجا باختلاف لهجه این کلمه را ابوسِنْبُل و اَبوسُنْبُول و غیر آن ادا میکنند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.