ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) ابن فخرالدین عبدالعزیز کوفی . ملقّب به برهان الدین یکی از کبار علمای خراسان . او از دست سلطان شاه در 581 هَ . ق . قضا و شیخ الاسلامی شادیاخ داشت و منگلی بیک آن عالم ربّانی را بکشت و چون سلطان شاه بار دیگر شادیاخ را مسخر کرد منگلی بیک را به فخرالدین پسر ابوسعید سپرد تا او وی را بقصاص پدر بقتل رسانید. رجوع به حبط ج 1 ص 422 و 423 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.