ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) خرّاز. احمدبن عیسی بغدادی یکی از قدمای مشایخ صوفیه . عطار گوید او را لسان التصوف گفتند و این لقب از بهر آن دادند که در این امّت کس را زبان حقیقت چنان نبود که او را. در این علم او را چهارصد کتاب تصنیف است . و در تجرید و انقطاع بی همتا بود و اصل اواز بغداد بود و ذوالنون مصری را دیده بود و با بشر و سری سقطی صحبت داشته بود- انتهی . و او پیر سلسله ٔ خرازیه است و وفات وی به سال 285 هَ .ق . بود. صاحب حبیب السیر گوید: او نوبتی موزه میدوخت و باز میگشاد گفتند چرا این چنین می کنی ؟ جواب داد که نفس خویش را مشغول می کنم پیش از آنکه مرا مشغول گرداند. و چون خرزدر لغت درز مشک و موزه است به خرّاز ملقب گشت . برای بقیه ٔ شرح حال و گفته های او رجوع به تذکرةالأولیاء و کشف المحجوب هجویری و ج 1 حبیب السّیر ص 298 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.