ابودهبل . [ اَ دَب َ ] (اِخ ) جُمَحی . وهب بن زمعه . از مشاهیر شعرای عرب . او در خلافت معاویه و یزید شهرت یافت و معاویه و عبداﷲبن زبیر را مدیح گفت . و با عمره که زنی ادیبه و شاعره و خانه ٔ او در مکه انجمن شعرا و ادبا بود تعشق ورزید و عمره او را از مجمع خویش براند و ابودهبل را در فرقت عمره اشعاری جانگداز است . وقتی عاتکه دخترمعاویه بحج رفت ابودهبل او را بدید و عاشق وی شد. وبه شام رفت و بدانجا البته دیدار معشوقه میسر نشد وابودهبل در معاشقه ٔ با او بگفتن غزل و اشعار شورانگیز پرداخت و معاویه وی را از دمشق نفی کرد و او در مکه اقامت گزید لیکن چون عاتکه نیز بدو دلداده بود حسرتنامه ها میان آن دو ردّ و بدل میشد و یکی از آنها به دست یزید افتاد و درصدد قتل ابودهبل برآمد معاویه رضا نداد و در سفر حج به ابودهبل احسان وافر کرد و او در زمان خلافت یزید به سال 63 هَ . ق . وفات یافت .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.