ابوالنجیب . [ اَ بُن ْ ن َ ] (اِخ ) جزری . شدادبن ابراهیم بن حسن ملقب به طاهر. شاعرمادح مهلبی وزیر معزالدولة و نیز مداح عضدالدوله ٔ دیلمی و وفات او در حدود چهارصد هجری بود. از اوست :
قلت للقلب مادهاک ابن لی
قال لی یاتع الفرانی فرانی
ناظراه فیما جنت ناظراه
او دعانی امت بما اودعانی .
و نیز از اوست :
افسدتم نظری علی فما اری
مذ غبتم حسناً الی ان تقدموا
فدعوا غرامی لیس یمکن ان تری
عین الرضا و السخط احسن منکم .
و هم از اوست :
اری جیل التصوف شرَّ جیل
فقل لهم و اهون بالحلول
أقال اﷲ حین عشقتموه
کلوا اکل البهائم و ارقصوا لی .
و نیز:
اذا المرء لم یرض ما امکنه
و لم یأت من امره احسنه
فدعه فقد ساء تدبیره
سیضحک یوماً و یبکی سنه .
و نیز:
بلاداﷲ واسعة فضاها
و رزق اﷲ فی الدنیا فسیح
فقل للقاعدین علی هوان
اذا ضاقت بکم ارض فسیحوا.
رجوع به فوات الوفیات ج 1 ص 167 و معجم الادبا ج 4 ص 261 و 262 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.