ابوالمکارم . [ اَ بُل ْ م َ رِ ] (اِخ ) ابن حبیب . نام او محمدبن مصطفی است . از مردم ارز روم و از علماء مائه ٔ دوازدهم هجری . در زمان مشیخت فیض اﷲ افندی او به اسلامبول شد و مدتی قضای اسلامبول میراند و آنگاه که شیخ الاسلام بقتل رسید او مأمور اقامت بروسه گردید و سی سال بدانجا بماند و در سال 1146 هَ . ق . در همانجا وفات کرد. او راست : کتاب السیاسة والأحکام .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.