ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ](اِخ ) ریّاشی . عباس بن فرج مولی محمدبن سلیمان هاشی .یکی از بزرگان نحات و اهل لغت و راویه ٔ شعر. نسبت وی به ریاش نامی است که پدر ابوالفضل نزد وی بود. ریاشی در لغت تلمیذ اصمعی بود و کتب اصمعی و ابی زید را از برداشت و از مازنی نحو آموخت و مازنی از وی لغت فراگرفت . مبرّد گوید: از مازنی شنیدم که میگفت ریاشی کتاب سیبویه را نزد من خواند و من از او بیشتر استفاده کردم تا او از من و مرادش این بود که چنانکه من بدو تدریس نحو کردم او نیز بمن لغت و شعر تعلیم کرد. و ابوالعباس المبرد و ابوبکر محمدبن درید شاگردان اویند. ابوالفضل ریاشی در روایت ثقه است و وی را تصانیفی است از جمله : کتاب الخیل . کتاب الابل . کتاب ما اختلفت اسمائه من کلام العرب و جز آن . و او بروزگار خلافت معتمد به سال 257 هَ . ق . در واقعةالزنج کشته شد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.