ابوالفاتح . [ اَ بُل ْ ت ِ ] (اِخ ) هروی . امیر عبدالکریم بن احمد الحاتمی الهروی . رضا قلیخان هدایت آورده است که او از سلاطین نیکومنش بود و مؤلف لباب الألباب نام او را ابوالفتح آورده و گوید: که او در فارسی و تازی اشعار بسیاردارد. و برخی از آن را نقل کرده است . رجوع به لباب الالباب ج 1 ص 34 و بعد و مجمعالفصحاء ج 1 ص 85 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.