ابوالسعادات . [ اَ بُس ْ س َ ] (اِخ ) اسعدبن یحیی بن موسی بن منصور عبدالعزیزبن وهب بن عبداﷲبن رفیعبن ربیعةبن هبان سلمی ، معروف به بهاء سنجاری . ابن خلکان گوید فقیه و عالم خلافی بود. لکن طبع او بشعر گرائید و بشاعری مشهور گشت و نیکو گفت و مدح ملوک کرد و از آنان جوائز یافت و بلاد بسیار بگشت و بزرگان عصر را ثنا گفت . از اشعار او در دست مردمان از قصائد و مقاطیع بسیار است و یاقوت حموی در معاصرین خود نام او برده و گوید او یکی از مجیدین مشهور است . در اول امر فقیهی شافعی بود و سال او نزدیک نود رسید و او جری و ثقه و کیّس و لطیف و مزّاح و با خفت روح بود و ابن خلکان گوید دیوان او را در کتبخانه ٔ مقبره ٔ اشرفیه ٔ دمشق دیدم در مجلدی عظیم . مولد او به سال 533 و وفات در 622 هَ. ق . بوده است . رجوع به ابن خلکان و ج 4 نامه ٔ دانشوران ص 139 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.