ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) ماری بن هبةاﷲبن مؤمل نصرانی . از مردم حفیرة مقیم بغداد. از اطبای مائه ٔ ششم هجری .شعب ادب از ابوالحسن بن علی بن عبدالرحیم عصار و ابن خشاب نحوی و شرف الدین بن شرف الکُتّاب فراگرفت و از علوم منطق و فلسفه نیز بهره داشت . پس از آنکه در طب شهرتی بسزا یافت بطبابت خاصه ٔ خلیفه منصوب گشت و مالی عظیم بیندوخت . وفات وی بزمان الناصر لدین اﷲ در 591 هَ . ق . بود و در کنیسه ٔ نصاری جسد وی بخاک سپردند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.