ابن ناظم . [ اِ ن ُ ظِ ] (اِخ ) بدرالدین محمدبن محمدبن مالک .ادیب نحوی ، فرزند ابن مالک صاحب الفیه . او علاوه بر ادب در فقه و اصول نیز دست داشت . و علوم ادبیه را درشام نزد پدر آموخت و پس از نقار و کدورتی میان پسر و پدر به بعلبک رفت و بتدریس اشتغال ورزید و پس از مرگ ابن مالک مردم دمشق او را بخواندند و کار پدر بدوتفویض کردند. او الفیه و بعض کتب دیگر ابن مالک را شرح کرده است . وفات وی به سال 686 هَ . ق . بوده است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.