آوارجه . [ ج َ / ج ِ ] (اِ) آوارچه . روزنامه و فرد حساب یومیه . (بهار عجم ). گمان میکنم این کلمه مصحف اَوارِجه معرّب اواره است : الاوارجه ؛ من کتب اصحاب الدواوین فی الخراج و نحوه . (فیروزآبادی : وَرَج ). الاوارجه من کتب اصحاب الدواوین ، معرّب آواره ای الناقل ، لأنّه ینقل الیها الانجیذج ، الذی یثبت فیه ما علی کل ّ انسان ، ثم ینقل الی جریدة الاخراجات و هی عِدّة اوارجات . (فیروزآبادی : ارَج ). رجوع به اَواره و اوارجه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.