آفرید. [ ف َ ] (ن مف مرخم ) مخفف آفریده در اعلام و اسماء مرکبه ، چون به آفرید و دادآفرید و گردآفرید و ماه آفرید :
یکی خوب چهره پرستنده دید
کجا نام او بود ماه آفرید.
چو هنگامه ٔ زادن آمد پدید
یکی دختر آمد ز ماه آفرید.
ابا خواهر خویش به آفرید
بخون مژه هر دو رخ ناپدید.
سرودی به آواز خوش برکشید
که اکنون تو خوانیش دادآفرید.
بیامد به نزدیک گردآفرید
چو دخت کمندافکن او را بدید...