آبسوار. [ س َ ] (اِ مرکب ) حباب ، و جمع آن آبسواران است :
آب که آن خیمه ز باران کند
دائره ٔ آبسواران کند.
و آن را گنبد آب و کوپله و آبله و به عربی فقاعه و نفاخه نیز گویند.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبسوار. [ س َ ] (اِ مرکب ) حباب ، و جمع آن آبسواران است :
آب که آن خیمه ز باران کند
دائره ٔ آبسواران کند.