نيمکت , کرسي قضاوت , جاي ويژه , روي نيمکت يامسند قضاوت نشستن يا نشاندن , نيمکت گذاشتن (در) , بر کرسي نشستن , نشيمن گاه پرنده , چوب زير پايي , تير , ميل , جايگاه بلند , جاي امن , نشستن , قرار گرفتن , فرود امدن , درجاي بلند قرار دادن , جا , صندلي , نشيمنگاه , مسند , سرين , کفل , مرکز , مقر , محل اقامت , جايگاه , نشاندن , جايگزين ساختن , واريز , تسويه , جا دادن , ماندن , مقيم کردن , ساکن کردن , واريز کردن , تصفيه کردن , معين کردن , ته نشين شدن , تصفيه حساب کردن , نشست کردن
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.