کشيدن , هل دادن , حمل کردن , کشش , همه ماهيهايي که دريک وهله بدام کشيده ميشوند , حمل ونقل , روزبيکاري , تعطيل , روز تعطيل , تعطيل مذهبي , اهرم , ديلم , اهرم کردن , بااهرم بلند کردن , بااهرم تکان دادن , تبديل به اهرم کردن , شاهين , ميله , ميله اهرم , عقب نشيني , پس زني , پس رفت کردن , بازگشت , فترت , دوره فترت , تعطيل موقتي , تنفس , گوشه , کنار , پستي , تورفتگي , موقتا تعطيل کردن , طاقچه ساختن , مرخصي گرفتن , تنفس کردن , بيکاري , مرخصي , مهلت , اسودگي , به تعطيل رفتن
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.