ابستني , بارداري , حاملگي , وابسته بدوران رشد تخم يا نطفه , بره , گوشت بره , ادم ساده , بار , کوله بار , فشار , مسلوليت , بارالکتريکي , عمل پرکردن تفنگ باگلوله , عملکرد ماشين يا دستگاه , بار کردن , پر کردن , گرانبارکردن , سنگين کردن , فيلم (دردوربين) گذاشتن , بار گيري شدن , بار زدن , تفنگ يا سلا حي را پر کردن
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.