(اسم) [پهلوی: gwgyrd] (شیمی) ماده معدنی فلزمانند، زرد رنگ، عایق الکتریسته، حلال در بنزین که به حالت ترکیب در سولفاتها و سولفورها وجود دارد و در حرارت ۱۱۰ درجۀ سانتیگراد ذوب میشود و در صنعت برای ساختن کبریت به کار میرود، در طب نیز برای معالجۀ امراض پوستی به کار میرود.
〈 گوگرد احمر: [قدیمی]
۱. گوگرد سرخ؛ فسفر سرخ.
۲. اکسیر به رنگ سرخ.
۳. [مجاز] هرچیز کمیاب: ◻︎ گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲: ۶۷۸).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.