(اسم، صفت) [عربی: واسطَة] ۱. کسی که دعوا یا اختلاف میان چند نفر را رفع میکند؛ میانجی.
۲. کسی که از شخصی برای کس دیگر چیزی را طلب میکند؛ شفاعتگر.
۳. دلال.
۴. علت؛ سبب.
۵. [قدیمی] بزرگترین گوهر در وسط گردنبند؛ واسطةالعقد.
۶. [قدیمی] ویژگی آنچه در وسط چیزی قرار دارد؛ مرکز.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.