(اسم) [عربی: قرعَة] ۱. سهم؛ نصیب.
۲. تکۀ کاغذ یا هر چیز دیگر دارای شماره یا نشانه که بهوسیلۀ انتخاب تصادفی آن، سهم و نصیب کسی را معین میکنند؛ پشک.
〈 قرعه انداختن: (مصدر لازم) [قدیمی] انتخاب تصادفی از طریق قرعه.
〈 قرعه زدن: = 〈 قرعه انداختن
〈 قرعه کشیدن: = 〈 قرعه انداختن
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.