(اسم) [پهلوی: frahang] ‹فرهنج› ۱. علم؛ دانش.
۲. ادب؛ معرفت.
۳. تعلیموتربیت.
۴. آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت.
۵. کتابی که شامل لغات یک زبان و شرح آنها باشد؛ لغتنامه.
〈 فرهنگ عامه: = 〈 فرهنگ عوام
〈 فرهنگ عامیانه: = 〈 فرهنگ عوام
〈 فرهنگ عوام: مجموع عقاید، افسانهها، و ترانههای محلی یک قوم یا سرزمین.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.