(بن مضارعِ غلتیدن) ۱. = غلتیدن
۲. (اسم مصدر) (موسیقی) گردانیدن آواز در حلق؛ کشش دادن صوت هنگام آوازهخوانی؛ تریل.
〈 غلت خوردن: (مصدر لازم) در حالت خواب یا درازکشیدگی بر روی زمین از یک پهلو به پهلوی دیگر گشتن؛ غلتیدن.
〈 غلت دادن: (مصدر متعدی) کسی یا چیزی را در روی زمین از یک پهلو به پهلوی دیگر گرداندن؛ غلتانیدن.
〈 غلت زدن: (مصدر لازم) = 〈 غلت خوردن
〈 غلتوواغلت: [عامیانه] غلتیدن پیدرپی.
〈 غلتوواغلت خوردن: [عامیانه] = 〈 غلتوواغلت
〈 غلتوواغلت زدن: [عامیانه] = 〈 غلتوواغلت
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.