(اسم) [عربی] ۱. احساس سربلندی و شادمانی به علت کسب موفقیت، احترام و غیره.
۲. (اسم مصدر) کبر و نخوت؛ خودبینی.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] فریفتن؛ فریب دادن؛ بیهوده امیدوار کردن کسی.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] فریب خوردن؛ به چیزی بیهوده طمع بستن.
〈 غرور جوانی: (پزشکی) [مجاز] = جوش 〈 جوش غرور جوانی
〈 غرور داشتن: (مصدر لازم) مغرور بودن؛ کبر و نخوت داشتن؛ خودبین بودن: ◻︎ زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه / رند از ره نیاز به دارالسّلام رفت (حافظ: ۱۸۴).
〈 غرور خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] فریب خوردن.
〈 غرور دادن: (مصدر متعدی) [قدیمی] فریب دادن.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.