(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ۱. خیانت کردن.
۲. بیوفایی کردن.
۳. نقض عهد؛ بیوفایی.
۴. خیانت.
۵. مکر؛ فریب.
〈 غدر اندیشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 غدر کردن
〈 غدر داشتن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 غدر کردن
〈 غدر کردن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. بیوفایی کردن؛ پیمان شکستن.
۲. خیانت کردن.
۳. فریب دادن؛ حیله کردن.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.