(اسم مصدر) [عربی: عِیار] ۱. میزان فلزی گرانبها در یک آلیاژ.
۲. مقیاس سنجش چیزی؛ معیار.
۳. میزان؛ اندازه.
۴. [قدیمی، مجاز] خلوص؛ تازگی.
۵. [قدیمی، مجاز] ترازو؛ ترازوی وزن کردن طلا و نقره.
۶. (اسم مصدر) [قدیمی] سنجیدن میزان خالص بودن طلا یا نقره.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.