(اسم) [عربی، جمع: عهود] ۱. پیمان؛ قرارداد؛ قولوقرار.
۲. روزگار؛ زمان.
۳. (اسم مصدر) به عهده گرفتن؛ ضمان.
۴. [قدیمی] فرمان مکتوب پادشاه برای فرمانروایان ولایات؛ منشور.
۵. [قدیمی] عهدنامه؛ پیماننامه.
〈 عهد بستن: (مصدر لازم) پیمان بستن.
〈 عهد جدید: اسفار مقدسه که بعد از مسیح نوشته شده؛ انجیل.
〈 عهد شباب: [قدیمی] روزگار جوانی.
〈 عهد قدیم: اسفار مقدسه که قبل از مسیح نوشته شده؛ تورات.
〈 عهد کردن: (مصدر لازم) شرط کردن؛ پذیرفتن کاری یا شرطی؛ پیمان بستن.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.