(صفت) [عربی، مقابلِ باطن] ۱. پیدا؛ آشکار؛ هویدا؛ نمایان.
۲. (اسم) از نامهای خداوند.
〈 ظاهر ساختن: (مصدر متعدی) = 〈 ظاهر کردن
〈 ظاهر شدن: (مصدر لازم)
۱. آشکار گشتن؛ نمایان شدن.
۲. [قدیمی، مجاز] تحقق یافتن.
〈 ظاهر کردن: (مصدر متعدی) آشکار کردن؛ نمایان ساختن.
〈 ظاهر گشتن: (مصدر لازم) = 〈 ظاهر شدن
〈 ظاهروباطن: [مجاز] همهچیز.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.