(اسم مصدر) [عربی: طاقَة] ۱. قدرت؛ توانایی؛ تاب؛ توان؛ تاو؛ تیو: ◻︎ آن گوی که طاقت جوابش داری / گندم نبری به خانه چون جو کاری (سعدی۲: ۷۵۱).
۲. بردباری.
〈 طاقت آوردن: (مصدر لازم)
۱. تاب آوردن.
۲. بردباری کردن.
〈 طاقت برسیدن: (مصدر لازم) = 〈 طاقت رسیدن
〈 طاقت داشتن: (مصدر لازم)
۱. توانایی داشتن.
۲. بردباری داشتن.
〈 طاقت رسیدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] به پایان رسیدن تابوتوان؛ تمام شدن طاقت.
〈 طاقت یافتن: (مصدر لازم)
۱. تابوتوان یافتن.
۲. بردباری یافتن.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.