(اسم) [یونانی] ‹سیسنبرون، سیهسنبل، سهسنبل، سوسنبر› (زیستشناسی) گیاهی شبیه نعناع، با برگهای خوشبو، گلهای سفید مایل به سرخی، و تخمهای ریز شبیه تخم ریحان که در قدیم آن را برای معالجۀ عقربگزیده به کار میبردند: ◻︎ بوی سیسنبر از حرارت خویش / عقرب چرخ را گداخته نیش (نظامی۴: ۷۱۴)، ◻︎ ریخته نوش از دم سیسنبری / بر دم این عقرب نیلوفری (نظامی۱: ۹).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.