(اسم، صفت فاعلی) ۱. (نظامی) کسی که دارای پایینترین درجۀ نظامی است.
۲. [مجاز] سپاهی؛ لشکری؛ نظامی.
۳. (اسم) (ورزش) در شطرنج، پیاده.
۴. [قدیمی] کسی که از جان و سر خود گذشته و آمادۀ جانبازی باشد.
〈 سرباز گمنام: سربازی ناشناخته که جسد او را از میان کشتهشدگان در جنگ انتخاب کنند و به عنوان نمایندۀ سربازانی که در راه وطن جان دادهاند به خاک بسپارند و آرامگاه او را تجلیل کنند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.