(اسم) گیسو؛ موی سر.
〈 زلف چلیپا: [قدیمی، مجاز] زلفی که پریشان و آشفته باشد.
〈 زلف دوتا: [قدیمی] زلف تاخورده و پیچیده؛ گیسوی تابیده.
〈 زلف شکستن: [قدیمی، مجاز] پریشان و آشفته کردن مو.
〈 زلف عروس (عروسان): (زیستشناسی) تاجخروس.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.