(صفت) ‹دوروی› ۱. ویژگی پارچه یا چیز دیگر که پشتوروی آن از حیث طرح و رنگ با هم فرق داشته باشد.
۲. [مجاز] کسی که گفتارش خلاف کردارش باشد؛ منافق؛ مزور: ◻︎ از مجلس ما مردم «دوروی» برون کن / پیش آر می سرخ و فروکن گل دوروی (فرخی: ۳۶۵).
۳. (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] نوعی گل که یک روی آن زرد است و روی دیگرش سرخ؛ گل رعنا: ◻︎ از مجلس ما مردم دوروی برون کن / پیش آر می سرخ و فروکن گل «دوروی» (فرخی: ۳۶۵).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.