(اسم مصدر) [عربی: خِلاف] ۱. [مقابلِ وفاق] ناسازگاری؛ مخالفت.
۲. (اسم، صفت) عمل ناشایست.
۳. (اسم) (حقوق) جرم پایینتر از جنحه.
۴. (اسم، صفت) سخن ناحق و دروغ.
۵. (اسم، صفت) [عامیانه] بزهکار؛ خلافکار.
۶. (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] نوعی درخت بید.
〈 برخلافِ: (حرف اضافه) برعکسِ؛ ضدِ.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.