(اسم) [عربی: جمرَة] [قدیمی] ۱. [جمع: جمار و جَمَرات] تکهای آتش؛ اخگر.
۲. بخار و حرارتی که در آخر زمستان از زمین برمیخیزد و برای آن سه نوبت و برای هر نوبت هفت روز فاصله قائل گردیدهاند و در نوبت سوم درختان بیدار میشوند: ◻︎ جمرهست مگر خصم تو زیرا که نپاید / در هیچ عمل منصب او بیش سه دم را (انوری: ۸).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.