(اسم) [عربی. فارسی] ١. (زیستشناسی) گیاهی با برگهای بریده و شاخههای راست و نازک، گلهای کوچک و سفید و چتری، و تخم خوشبو که خام خورده میشود و در پختن خوراکهای سبزیدار هم به کار میرود.
٢. (زیستشناسی) نوعی گل زردرنگ؛ گل جعفری.
٣. (اسم، صفت نسبی، منسوب به جعفر) یکی از فرقههای مذهب شیعه که اصول فقهی آن منسوب به امام جعفر صادق، امام ششم شیعه، است و از عهد صفویه در ایران رواج پیدا کرده و اکنون نیز مذهب رسمی ایران است.
٤. (زیستشناسی) نوعی مار سمّی با پوزۀ پهن، پولکهای تیغهدار، سر مثلثیشکل، و مردمک عمودی.
۵. (صفت نسبی، منسوب به جعفر) [قدیمی] ویژگی نوعی طلای ناب.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.