(اسم مصدر) [عربی: تَوشیح] ۱. [مجاز] مهر و امضای بزرگان بر نوشتهای.
۲. (ادبی) در بدیع، بهدست آمدن اسم شخص یا چیزی از جمع و ترکیب حرف اول هرمصراع یا بیت. Δ چنین شعری را «موشح» گویند.
۳. [قدیمی] آراستن؛ زینت دادن؛ موشح ساختن.
۴. [قدیمی] حمایل به گردن کسی انداختن.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.