(حاصل مصدر) ۱. کوچکتر از اندازۀ مورد نظر بودن: تنگی لباس.
۲. باریکی و کمپهنا بودن.
۳. کم بودن فضا یا گنجایش.
۴. [مجاز] دشواری.
۵. [مجاز] کمیابی.
۶. [مجاز] کم بودن زمان.
۷. [قدیمی] نزدیکی.
〈 تنگی نفس: (پزشکی) درد سینه که انسان بهسختی نفس بکشد؛ ضیقالنفس.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.