(صفت) [عربی] ۱. درخور؛ شایسته: باب روز.
۲. رایج: ◻︎ به بازاری که دلال است دلدار / متاع ناله هم باب است بسیار (زلالی: لغتنامه: باب).
۳. (اسم) موضوع؛ باره؛ مورد: در این باب.
۴. (اسم) قسمتی از یک کتاب که دارای استقلال نسبی باشد؛ فصل.
۵. (اسم) (جغرافیا) = بُغاز
۶. (اسم) [جمع: اَبواب] [قدیمی] در؛ دروازه.
〈 باب دندان: [مجاز] چیزی که مطابق میل و پسند کسی باشد.
〈 باب طبع: موافق میل؛ بهدلخواه.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.