(اسم) ‹انگشتوانه، انگشتبانه، انگشتنه› ۱. وسیلۀ فلزی یا پلاستیکی که قالب سرانگشت است و هنگام دوختن چیزی در انگشت شست یا سبابه میکنند که ته سوزن به انگشت فرو نرود.
۲. (زیستشناسی) گیاهی زینتی با برگهای دراز و نوکتیز و گلهای سنبلهای دراز شبیه انگشتانه در رنگهای سرخ، گلی و سفید که از برگ آن در طب استفاده میشود؛ دیژیتال.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.