(اسم مصدر) [عربی] ۱. جابهجا کردن چیزی یا کسی.
۲. جابهجا شدن.
۳. تغییر کردن محل کار کارمند یا کارگر.
۴. سرایت کردن.
۵. (جامعهشناسی) منتقل شدن از یک نظام اجتماعی به نظام اجتماعی دیگر: انتقال از فئودالیسم به سرمایهداری.
۶. (ریاضی) تبدیلی که در آن همۀ نقاط یک شکل مسطح با یک بردار تغییر مکان جابهجا میشوند.
۷. (اقتصاد) منتقل کردن مبلغی از یک حساب به حساب دیگر.
۸. درک کردن و دریافت مطلبی.
۹. (موسیقی) نوشتن یا اجرای یک قطعۀ موسیقی در مایۀ دیگر؛ مُدلاسیون.
۱۰. [قدیمی، مجاز] مرگ.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.